امروز : پنج شنبه, ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
زنی که به « رجل سیاسی» معنای تازهای بخشید
چند سال پیش فاطمه چهپور، همسر محمدرضا علایی طالقانی از اعظم طالقانی نقل کرد که در نوجوانی از پوشیدن چادر منصرف شده ولی حرفهای آیت ا.. طالقانی او را قانع کرده که چادر را به عنوان حجاب خود انتخاب کند. البته او تا پایان عمر به طور ظاهری و اعتقادی، حجاب چادر را حفظ کرد ولی به گفته حسین کنعانی مقدم، فعال اصولگرا و موسس حزب سبز ایران، اعظم طالقانی اعتقاد نداشت که برخی احکام دین مانند حجاب در چارچوب احکام حکومتی قرار بگیرد.« برداشت من از صحبتهای اعظم طالقانی این بود که ایمان به حجاب برایش مسئله مهمی بود.»کنعانی مقدم همزمان با دومین سالگرد فوت اعظم طالقانی درباره برخی از ابعاد شخصیت این چهره تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی میگوید:« تمایل نداشت که در هرم قدرت قرار بگیرد حتی به واسطه این که پدرش یکی از رجل سیاسی و مذهبی کشورمطرح بود.» در ادامه مشروح گفتگو آفتاب یزد با حسین کنعانی مقدم میخوانید.
اعظم طالقانی از معدود آقازادهگانی است که از زیر سایه پدر بیرون آمد و شخصیتی مجزا داشت. این شخصیت چگونه شکل گرفت؟
فارغ از بحث رجل سیاسی،با توجه به فعالیت در حوزه زنان و مبارزاتی که پیش از انقلاب داشت، او را چطور زنی ارزیابی میکنید؟
در سخنرانیهای مختلف نشان میداد با وجود اینکه یک بانو است ولی تحت تاثیر فمنیست قرار ندارد و به زن و دیدگاه قرآن و چارچوبهایی که خداوند برای زن و مادر قرار داده احترام میگذاشت و سعی در حفظ آن حریمها داشت با وجود اینکه معتقد بود زن باید در جامعه فعالیتهای گستردهای داشته باشد. عموما در جلسات صراحت کلام داشت و برای اینکه کسی خوشش بیاید از مواضعش، حرف نمیزد. موضعی که به آن رسیده بود و حق میدانست را بیان میکرد. در جلساتی که در خانه احزاب داشتیم و با وجود بیماری سعی میکرد حضور داشته باشد و سخن بگوید، عمده بحثهایش درباره شناخت حوادث و اتفاقاتی بود که در کشور رخ میداد خصوصا بین احزاب و تشکلهای سیاسی نگاهی کارشناسانه داشت و تحت تاثیر احساسات قرار نمیگرفت. با قاطعیت صحبت میکرد، مخالفت و اظهار نظر میکرد و جلسات را تحت تاثیر خود قرار میداد.
درباره حجاب اجباری چه نظری داشت؟
یک بار با او این بحث را داشتم، البته خودش همیشه حجاب کاملی داشت. درباره حجاب دو بحث مطرح میشود؛ در احکام دینی و شریعت اجباری نیست « لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» و در خیلی از موارد احکام دینی مثل روزه، خمس، زکات و نماز که احوال شخصی را شامل میشود، به شخص مرتبط است و حکومت نمیتواند در حوزه احکام دینی ورود کند، مگر اینکه تبدیل به احکام حکومتی شود. وقتی احکام حکومتی شد، احکام درباره جامعه مطرح میشود. افراد تا زمانی که وارد جامعه نشدند به احکام دینی خود عمل کنند ولی وقتی شد حکم حکومتی الزامآور میشود و اینجا بحث اجباری حجاب مطرح میشود. خانم طالقانی اعتقاد نداشت که برخی احکام دین مانند حجاب در چارچوب احکام حکومتی قرار بگیرد. معتقد بود کسی که حجاب کامل را رعایت میکند باید نوعی ایمان هم نسبت به رفتار خود داشته باشد و از روی نفاق نباشد. اینطور نباشد که در جامعه به اجبار حجاب کند و در جای دیگر مصداق این بیت باشد. برداشت من از صحبتهای او اینطور بود که ایمان به حجاب برایش مسئله مهمی است.
چرا دیدگاه و آرمانهای او با وجود نگاه دلسوزانهای که به انقلاب داشت، کم کم حذف شد؟
خانم طالقانی تفکر سازمانی و تشکیلاتی داشت و این خیلی ارزشمند بود که به دنبال تشکیل حزب و تشکل بود. جمعیت زنان را فعال کرد، در فعالیتهای حزبی حضور داشت و موثر هم بود ولی تمایل نداشت که در هرم قدرت قرار بگیرد حتی به واسطه این که پدرش یکی از رجل سیاسی و مذهبی کشور مطرح بود. عدم حضور در هرم قدرت خواه ناخواه باعث شکلگیری نقطه نظرات منفی نسبت به فعالیتهای سیاسیاش در مجموعههای سیاسی کشور شد. فرصتهای زیادی هم داشت که در مسئولیتهای بزرگتری قرار بگیرد یا نماینده مجلس شود.
ولی رد صلاحیت میشد؟
بله ولی اوایل که بحث صلاحیت مطرح نشد. اوائل انقلاب میتوانست بسیاری از مسئولیتها را داشته باشد. فکر میکنم ثبت نام ایشان در انتخابات ریاست جمهوری هم سمبلیک بود با وجود اینکه میدانست رد صلاحیت میشود، ورود میکرد تا نشان دهد که راه باز است، این مسیر باید ادامه پیداکند و زنها بتوانند در منصبهای مختلف تصمیمگیری حضور داشته باشند. یکی از سرمشقهای او تاکید بر گفتمان داخلی بین احزاب برای حل اختلاف و همگرایی بود، از این گفتگوها استقبال میکرد و در مسیر وحدت جریانهای سیاسی نقطه نظرات خوبی داشت.
اعظم طالقانی - آیت الله طالقانی -
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.