شعار همیشگی ما؛
۞ چراغ امید روشن است ۞
Monday, 6 May , 2024
امروز : دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 1895
  پرینتخانه » آخرین اخبار, سیاسی تاریخ انتشار : 20 شهریور 1400 - 0:29 | 207 بازدید | ارسال توسط :
از تبار نهضت ملی؛

در تکاپوی آرمان، در جستجوی همبستگی ملی

در نهضت مشروطیت روحانیونی همچون سیّدین سَنَدِین شادروانان آیت الله سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی،سید محمد نائینی،شیخ ابراهیم زنجانی خوش درخشیدند و زبان گویای آرمانهای ملت ایران، استقلال و آزادی و عدالت شدند و در کنار روشنفکران و بازار و دیگر اقشار مردم همبستگی فراگیر ملی برای سربلندی ایران زمین برقرار ساختند.
در تکاپوی آرمان، در جستجوی همبستگی ملی

در نهضت ملی ایران به رهبری شادروان دکتر محمد مصدق، روحانیونی برآمده از بستر پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی و سرنگونی استبداد رضاشاهی و فضای نیمه باز امیدبخش برون آمده از آن با پایبندی به اندیشه نهضت مشروطه همچون شادروانان حسینعلی راشد،آیت الله سید رضا زنجانی،آیت الله سید ابوالفضل زنجانی،آیت الله سید رضا فیروز آبادی،آیت الله سید باقر جلالی موسوی دماوندی با حمایت از دولت ملی دکتر مصدق و پشتیبانی از اهداف نهضت ملی و اصول راستینش استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی، زبان گویای خواسته‌های به حق ملت ایران گردیدند.
زنده‌یاد و زنده‌نام آیت الله سید محمود طالقانی نیز در همین گروه از روحانیون باید قرار داد.
شادروان مهندس مهدی بازرگان در خاطراتی از ایشان یاد میکنند که تمایل چندانی آن روحانی آزاداندیش به القاب حوزوی نداشتند.
زنده‌یاد طالقانی پیش از شهریور ۱۳۲۰ به دلیل درگیری فیزیکی با یک پاسبان شهربانی که قصد به زور چادر از سرکشیدن بانویی داشت؛ برای نخستین بار به زندان افتاد و در زندان به دلیل همزیستی و گفت و گوی چالشی با یک زندانی مارکسیست،به این نتیجه رسید که باید اندیشه‌اش را نوسازی جدی و متحول سازد.

او در دوران دولت ملی مصدق از حوزه چالوس برای نمایندگی مجلس شورای ملی در لیست کاندیداهای مورد حمایت جبهه ملی ایران قرار داشت.
طالقانی در این دوران پس از بروز کشمکش میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی تمام تلاشش را برای پادرمیانی و کاستن از اختلاف و تنش به کار میبنند و در این راه شوربختانه ناکام میماند.
سید محمود طالقانی در سخنرانی ۱۴ اسپند ۱۳۵۷ به شکلی مشروح به این تجربه شکست خورده‌اش برای هشدار نسبت به کشمکش میان گروههای سیاسی و قشرهای مختلف مردم در برهه پس از فروپاشی استبداد سلطنتی و بازگشت استبداد در شکلی ویرانگرتر اشاره میکند.
او به دیدار آیت الله کاشانی برای التیام شکاف میان مصدق و کاشانی به منزل کاشانی وقتی رفته بود؛آشکارا به کاشانی هشدار داد که زیر پایتان پوست خربزه کار گذاشته‌اند!

پس از کودتای ننگین آمریکایی-انگلیسی- روسی ۲۸ اَمرداد ۱۳۳۲ خورشیدی و سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق، در نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری شادروان آیت الله سیدرضا زنجانی همکاری میکند؛آشکارترین نمونه این همکاری را امضای نامه اعتراضی جمع گسترده‌ای از ملیون و مصدقی‌ها در شهریور ۱۳۳۳ در اعتراض به قرارداد ننگین و خائنانه کنسرسیوم ( امینی – پیچ ) میتوان نام برد.
پس از آغاز به کار دوباره فعالیت‌های جبهه ملی ایران در سال ۱۳۳۹ خورشیدی، ایشان نیز به همراه همفکرانش شادروانان مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی،دکتر حسن نزیه به همکاری با جبهه ملی ایران میپردازد.
پس از تاسیس نهضت آزادی در اردیبهشت ۱۳۴۰ خورشیدی،این همکاری ادامه پیدا میکند و در کنگره دیماه ۱۳۴۱ جبهه ملی ،طالقانی به همراه آقایان مهدی بازرگان،یدالله سحابی،حسن نزیه به کنگره جبهه ملی ایران به صفت شخصی دعوت میگردند.
طالقانی در این کنگره به همراه مهندس بازرگان با رای بسیار بالایی به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی برگزیده میگردد.

از دیگر نکات مهم حضور آیت الله طالقانی در کنگره جبهه ملی،سخنرانی ایشان در روز نخست کنگره که مصادف با عید مبعث بود و همچنین اعتراض شدید ایشان بنا به شهادت خاطرات شادروان دکتر کریم سنجابی به برخی روحانیونی که سرسختانه با حضور زنانی همچون شهیدان پروانه فروهر و هما دارابی با پوشش غیر مذهبی در کنگره جبهه ملی بود و صد البته اگر سخنان شادروان دکتر غلام‌حسین صَدیقی در کنگره و ستایش از شخصیت آیت الله طالقانی که به نظر دکتر صدیقی،” ترک اولایی از ایشان نسبت به جبهه ملی دیده نشده است. ” را اگر به دو نکته پیشین بیفزاییم بیش از پیش روشن میشود که محمود طالقانی از سرمایه اجتماعی و ضریب نفوذ بالایی در میان هموندان به ویژه کادرهای برجسته شورای مرکزی برخوردار بود.

از این رو مرور خاطرات شادروانان استاد ادیب برومند، اصغر پارسا، مهندس کاظم حسیبی،مهندس احمد زیرک‌زاده، دکتر کریم سنجابی،پهلوان حسین شاه حسینی و … از اعضای وقت شورای مرکزی جبهه ملی ایران، بیش از پیش روشن میسازد که جبهه ملی ایران به رغم همه اختلاف نظرها با ایشان و نهضت آزادی ایران،طالقانی را به درستی شخصیتی متعلق به حریم جبهه ملی میدانستند.
پس از سرکوب خرداد ۱۳۴۲ و میدانداری بلامنازع آیت الله خمینی در اپوزوسیون ایران و ظهور سازمانهای چپگرای چریکهای فدایی و مجاهدین خلق و جوانان پرشور و فداکار این سازمانها و سکوت اجباری جبهه ملی و نهضت آزادی،طالقانی با حمایت از جوانان به تنگ آمده از استبداد وابسته پهلوی، محبوبیتی دوچندان برای خود کسب میکند.
او در دوران زندان نشان داد که برخلاف برخی روحانیون حاضر به گفت و گو و مدارا با مخالفان فکری و سیاسی به ویژه چپ گرایان مذهبی و مارکسیست است.
در اینجا به نظر میرسد یادآوری و تاکید بر این نکته ضروری باشد که در سالهای اخیر به دلیل سالها همزندانی بودن و دوستی نزدیک و رابطه عاطفی شدید طالقانی با شادروان آیت الله حسینعلی منتظری و همسویی و حمایت شدید آیت الله منتظری و بیت ایشان از خواسته‌های به حق ملت ایران، برخی از طیفهای ملی-مذهبی طالقانی را همتبار با منتظری میدانند!

این ادعا با توجه به نص صریح تاریخ ناردست است؛چرا که آیت الله منتظری پس از خرداد ۱۳۴۲ و حضور استادش آیت الله خمینی در عرصه سیاسی به مانند دیگر شاگردان آیت الله خمینی،آقایان خامنه‌ای،رفسنجانی،موسوی اردبیلی،انواری،خلخالی،مطهری،ربانی املشی و … به میدان مبارزه سیاسی بر علیه حکومت مستبد پهلوی وارد شدند.
در برهه انقلاب سلطنت ستیز بهمن ۱۳۵۷،او که به شدت به دنبال همبستگی ملی بود با دعوت از نمایندگان جبهه ملی،نهضت آزادی،جاما،جنبش مسلمانان مبارز و … درصدد تشکیل شورای انقلابی دربرگیرنده و غیر انحصاری بود.
در پاریس همزمان با حضور آیت الله خمینی و تلاشهای آیت الله طالقانی و بدون هماهنگی با یکدیگر،دکتر ابراهیم یزدی درصدد تشکیل شورای انقلاب با هماهنگی و تبعیت بی چون و چرا از آیت الله خمینی با حضور روحانیون نزدیک به رهبر انقلاب و نهضت آزادی بود.
بنا به شهادت جلد سوم خاطرات دکتر یزدی، با گفت و گو با طالقانی در تهران،تشکیل شورای انقلاب با محوریت آیت الله طالقانی منتفی میگردد.
برای کسب رضایت از آیت الله خمینی و نظر مساعد ایشان نسبت به حضور طالقانی در شورای انقلاب، به آقای خمینی اطمینان داده شد که طالقانی پس از سال ۱۳۴۲ به هیچ عنوان در جبهه ملی عضویت و همکاری نداشته است!
با مروری کوتاه به سخنرانی‌های و بیانیه‌ها و آثار و اسنادی که از آیت الله طالقانی در برهه عمر اندک اما بس پربار ایشان پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷،موجود است میتوان به نگرانی ایشان از هرج و مرج،شکاف میان گروههای سیاسی و اقشار مختلف مردم و صد البته بازگشت و بازتولید در شکل استبداد مذهبی به ایران پی برد.
از این رو دلسوزانه تلاشهای بسیاری کردند اما شوربختانه موفق نشدند.
به آیت الله طالقانی نقد هم میتوان به مانند هر انسانی وارد کرد که بهتر است با بیان شفاف و مودبانه و صمیمانه نقدها ، درس و پند آموزی برای نسل امروز و آینده ایران کسب نمود و به کار بست.
از جمله این نقدها،میتوان به چراغ سبز و حمایت ایشان از اعضای اداره کننده نهضت آزادی در دوران دولت موقت،شادروانان مهندس سحابی ،محمد بسته‌نگار و … در صدور بیانیه فروردین ۱۳۵۸ نهضت آزادی مبنی بر عدم عضویت و همکاری مهندس عباس امیرانتظام با نهضت آزادی به دلیل اظهار نظر درست و کاملا قانونی و هماهنگ ایشان با نخست وزیر وقت مهندس مهدی بازرگان در رابطه با حمایت معنوی و سیاسی حکومت وقت ایران از جنبش مردم فسلطین و عدم حمایت نظامی از این جنبش نام برد.
این بیانیه آشکارا نشان داد دولت موقت حتی در حزب مطبوع نخست وزیر،به شدت دچار ضعف و عباس امیرانتظام پاشنه آشیل دولت موقت برای ضربه و حذف آن است.

اما با همه اینها باید آشکار و شفاف اعتراف کنیم که غیبت و پایان زودهنگام حضور آیت الله طالقانی پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ضربه‌ای سخت و سنگین به همه آزادیخواهان طیفهای مختلف ملی و چپگرا بود و چه بسا اگر مدت بیشتری ایشان در قید حیات بودند به آسانی انحصار طلبان واپسگرا نمیتوانستند مخالفان ملی و چپ را حذف و قدرت را قبضه کنند.
صد البته با کمال تاسف و هزاران دریغ در این روزهای سخت مملو از شکافهای اجتماعی و فقدان همبستگی ملی،غیبت و عدم حضور پر جاذبه و آکنده از مهرش به شدت محسوس و دردناک است.
به روان پاک و یاد و خاطره گلگون و تابنا‌کش هزاران درود میفرستیم و یاد و نامش را با کاربست آموزه‌هایش گرامی میداریم.
راهش مستدام و پر رهرو باد.

نویسنده : محسن زمانی
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.