امروز : دوشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۲
اقتصاد چین؛ ترکیبی از اقتصاد ملی و بین المللی است
ابوالقاسم مهدوی با اشاره به رونق اقتصادی چین در سال های اخیر اظهار کرد:باید توجه داشته باشیم که امروزه دو سوم ۵۰۰ شرکت برتر جهان یعنی رقمی معادل ۳۵۰ شرکت برتر جهانی مربوط به چین است و غیرممکن است کشوری پیشرفت کند، ولی شرکت پیشرفته نداشته باشد؛ غیرممکن است کشوری توسعه پیدا کند، ولی موسسه، سازمانها و شرکتهای توسعهیافته نداشته باشد.
وی تاکید کرد: هر آنچه امروز در چین میبینید، بیش از ۱۷ درصد از اقتصاد جهان را چینیها اداره میکنند و با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون جمعیت، سومین کشور پهناور پس از روسیه و کانادا هستند با GDP نزدیک به ۲۷ تریلیون دلار، یعنی بیش از ۱۰۰ تریلیون یوآن؛ این حجم بزرگ اقتصاد به وسیله شرکتها، سازمانها، موسسات و هلدینگهای پیشرفتهای است که در سطح جهان فعالیت میکنند.
این تحلیلگر اقتصاد بین الملل یادآور شدک چینیها فهمیدند که اقتصاد دنیا را دولتها اداره نمیکنند، اقتصاد دنیا را شرکتها اداره میکنند؛ شرکتهای بزرگی که مدیران حرفهای در آنها فعالیت میکنند. هیات مدیرههایی را درک کردهاند که شرکتها این هیات مدیرهها را هیات مدیرههای حرفهای و با اخلاق حرفهای و در تراز جهانی قرار دادند. بنابراین همانطور که چینیها فهمیدند، در المپیک زمانی میتواند قهرمان شوند که ورزشکار قهرمان داشته باشند در اقتصاد هم به این رویکرد رسیدند.
مهدوی با اشاره به دستاوردهای اقتصادی چین تصریح کرد:رهبران چین فهمیدند اگر بخواهند اقتصادشان رشد کند، هیچ راهی ندارند که شرکتها، سازمانها و موسساتشان، که در دنیا چین را به آن نام شرکت، کمپانی، هولدینگ و … می شناسند باید در مشخصه و تراز جهانی باشند.
وی ادامه داد: اگر چینی ها توانسته اند ۱۶۰۰ طرح در چارچوب مدرنسازی توانایی حکمرانی و ساختار حاکمیتی در چین اصلاح کنند، این فقط به این واسطه بود که اصلاحات و درهای باز را در اقتصاد پذیرفتند
مهدوی تاکید کرد: رهبران چین فهمیدند که مدل حکمرانی چینی به تنهایی جواب نمیدهد، باید این مدل همزمان با مدل حکمرانی جهانی همراه باشد، یعنی ایدئولوژی را بر اقتصاد حاکم نکردند، یعنی درک کردند که اقتصاد بر اساس سرمایه است، بر اساس تولید است، نوآوری و دانش است، کسب و کار و مدیریت است و اینها همه در قالب شرکتها شکل میگیرد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران اذعان کرد: شرکتِ پیشرفته است که چین را پیشرفته میکند، نه دولت پیشرفته. رهبران چین منطق قدرت در جهان را پذیرفتند، فهمیدند که اگر بخواهند قدرتمند شوند، باید بازوان و گامهای قوی اقتصادی داشته باشند و بازوان و گامهای اقتصادیشان غیر از شرکتها نیست. همانطور که در جنگ موشک، تانک و ابزارهای تجهیزات جنگی در جنگ ملتها و کشورها هست، در اقتصاد هم شرکتها هستند که قادرند بهعنوان یک ساختار پذیرفتهشده هم در سرمایه، هم در تولید، هم در نوآوری، هم در یادگیری و دانش و هم در مدل کسب و کار و از همه مهمتر در رهبری و مدیریت کسب و کار نقش ایفا کنند.
مهدوی با بیان اینکه منطق قدرت جهان رویه ای است که چین در پیش گرفته گفت:درک مشترک تمامی جریانهای فکری در چین برای توسعه یکی از اقدامات خوبی است که توسط رهبران چین اجرایی شده است . رهبران چینیها فهمیدند که فقر همواره چین را ضعیف خواهد کرد و پیشرفت و توسعه آنها را قوی. آمدند و یک جریان فکری بر اساس قدرت اقتصادی که چین حائز آن بود، شکل دادند. این باعث شد که امروزه میبینید چین یک کشوری است که به طرف فرهنگ کار تیمی حرکت کرده؛ در آنجا مشورت معنا دارد، سازماندهی معنا دارد، منافع عمومی بر منافع شخصی معنا دارد، تا حدودی انضباط را توانستند حاکم کنند، مفهوم کار درست را فهمیدهاند، سرعت مطلوب در فعالیتها را درک کردهاند که خیلی مهم است و قبول مسئولیت در کارها را پذیرفتهاند.
وی افزود: رویه کنونی حکمرانی در چین سبب شده آنها بتوانند قدرت خودشان را در جهان اعمال کنند و آمریکا، اروپا و هفت کشور صنعتی فهمیدهاند که این غول اقتصادی دنیا میتواند در آینده آنها را به چه خطرات جدی روبرو کند.
وی با این وجود تصریح کرد: البته چین یک مشکل بسیار بزرگ در اقتصادش دارد؛ حالا که نزدیک به ۳۵۰ شرکت غول چین در دنیا حاکم هستند، با مساله جدیای در آینده مواجه است که فکر میکنم با توجه به این فرهنگ کار تیمی و مشورت و هماهنگیای که در آنها وجود دارد و توجه به منافع عمومی که شاید در ۲۰ سال آینده که با این مشکل بزرگ مواجه میشوند، بتوانند آن را هم به یک نحوی حل کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.