امروز : شنبه, ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
مبارز برابری خواه/ برای آزادی سیاسی ارزش بیشتری قائل بود
یکی از همان دختران جوانی که سالهای اول انقلاب با شنیدن سخنرانیهای اعظم طالقانی به وجد میآمد، فیروزه صابر بود که بعدها به دفتر او رفت و در کلاسهایش شرکت کرد. تاثیر زیادی هم از او به عنوان کسی که مسولیت اجتماعی پر رنگی دارد، گرفت و حالا به عنوان چهرهای شناخته شده در سازمانهای […]
یکی از همان دختران جوانی که سالهای اول انقلاب با شنیدن سخنرانیهای اعظم طالقانی به وجد میآمد، فیروزه صابر بود که بعدها به دفتر او رفت و در کلاسهایش شرکت کرد. تاثیر زیادی هم از او به عنوان کسی که مسولیت اجتماعی پر رنگی دارد، گرفت و حالا به عنوان چهرهای شناخته شده در سازمانهای مردم نهاد فعال است و در دهه ۸۰ انجمن صنفی زنان مدیر کارآفرین را راه اندازی کرده است.« اولین باری که رفتم دفتر ایشان خیلی جوان بودم، برایم جالب بود که برخی او را با اسم اعظم صدا میزنند. ضمن هویت و احترامی که داشت، راحت و صمیمی بود.» البته اعظم طالقانی با وجود فعالیتهای زیادی که در حوزه زنان و انتخابات ریاست جمهوری داشت ولی کمتر دیده شد که درباره مسائل جاری چون ورود زنان به ورزشگاهها یا دوچرخه سواری زنان اظهار نظر کند. فیروزه صابر در این باره معتقد است که خانم طالقانی برای بالاترین سطح آزادی که حوزه سیاسی بود ارزش بیشتری قائل بود:«اگر در این سطح، برابری پذیرفته باشد فعالیت زنان در ورزش، هنر و سایر حرف و صنوف هموار میشود و فضای امن فعالیتها در بقیه فضاها ایجاد می شود.» همزمان با دومین سالگرد فوت این چهره تاثیرگذار دهههای گذشته مشروح این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
– الگویی که اعظم طالقانی بعنوان یک زن مسلمان نو اندیش و دیندار از خود بر جای گذاشت، چه بود؟
این الگو در زندگی خانم طالقانی مبتنی بر سه پایه بود. مسئولیت اجتماعی که تا حد مبارزه سیاسی پیش رفت و این انتظار را در جامعه زنان ایجاد کرد که نسبت به سرنوشت خود و نه فقط در سطح فردی و خانوادگی بلکه در سطح ملی هم مسئول هستند. پایه دوم برابری جنسیتی بود که هم به لحاظ نظری و هم عملی و رفتاری، برای آن اهمیت قائل بودند. حتی با علم به اینکه راه باز نیست، هر سال به طور سمبلیک به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام میکرد، آن هم در شرایطی که هنوز خیلی فاصله بود تا برابری و فضای تبعیض آمیز برای زنان. پایه سوم استقلال فکری بود و اهمیت حضور در متن را مطرح کرد. شیوه عملی او بود که زن نباید در حاشیه قرار بگیرد و باید بخواهد در متن حضور پیدا کند و برای حضور در متن توانمندی در او ایجاد شود. روی این موضوع کار کرد به گونهای که زن، عنصر اثرگذار در جامعه است و باید صاحب استقلال رای و اندیشه باشد و در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی خود نیز آن را اثبات کرد.
– کدام وجه از شخصیت او برای شما الهام بخش بود؟
مسئولیت اجتماعی در او پر رنگ بود. از این حس مسئولیت پذیری و تعهد او انرژی میگرفتم و برایم تلنگری بود به ویژه در شرایطی که امکاناتی نداشت یا حتی سلامتش برای تحرک بیشتر کامل نبود. در صحبتهای خصوصی دغدغه هایی و نگرانیهایی درباره افراد داشت که حتی آن جریان ممکن بود خبر نداشته باشد. حتی میگفت این دغدغه جایی مطرح نشود. این رفتار خلاف جامعه امروز است که همه چیز در نمای ظاهری است. اوایل انقلاب که جوان بودم از جسارت او در سخنرانیها خوشم میآمد. دختر یک روحانی بود و البته ما آقای طالقانی را بیشتر یک انسان روشنفکر دینی میدیدیم. جسارت و استقلال رای او بر من اثر گذاشت. تمایل پیدا کردم که برای شناخت بیشتر به دیدارشان در موسسه بروم و در مدت کوتاهی در کلاسهایشان شرکت کردم. هر چه جلوتر رفتم ارادتم بیشتر شد و روابط خانوادگی شکل گرفت. اولین باری که رفتم دفتر ایشان خیلی جوان بودم، برایم جالب بود که برخی او را با اسم اعظم صدا میزنند. ضمن هویت و احترامی که داشت، راحت و صمیمی بود در حالی که فضای آن زمان با حالا که خیلیها یکدیگر را با اسم کوچک صدا میزنند، فرق داشت. با آنکه خیلی جدی بود، راحت ارتباط برقرار میکرد و آدم حتی میتوانست او را نقد کند.
– خانم طالقانی علاقه زیادی به نهادسازی داشت. تشکیل تعاونی یا سازمان زنان و بقیه نهادهای اجتماعی از سوی او در فضای پس از انقلاب چقدر در نهادسازی در ایران تاثیر گذاشت؟
چند نقش را همزمان ایفا میکرد، صاحب حزب و تشکیلات و خود نیز نماینده مجلس بود. در عرصه اجتماعی روی حقوق زنان تمرکز داشت، موسس فعالیتهای نیکوکاری بود و در بحث توانمندسازی زنان پروژههای خوبی داشت.حدود سالهای ۸۶ و ۸۷ پروژه معیشت جایگزین را در داراب داشت که اجرای آن دو سه سالی زمان برد. هنوز اما بسیاری از خیریهها در ایران وارد بحث معیشت جایگزین نشده بودند و همچنان حمایتگری مستقیم در برنامه هایشان بود. بنابراین او در زمان خود روی این کار ارزشمند متمرکز شد و توانست تاثیرگذار باشد. در حوزه فرهنگی صاحب قلم بود، انتشاراتی داشت. هر جا احساس میکرد توانایی ایفای نقش موثری دارد ورود میکرد. گاهی به ایشان میگفتم؛ وقتی این همه دریچه را باز میکنید شاید نتوانید به عمق بروید و اثر بخشی کامل داشته باشد. میگفت؛ اینها را شکل میدهم تا جوانان آنها را پیش ببرند. ولی همیشه این اتفاق نمی افتد چون باید فرایندی طی شود تا به نهاد پایداری تبدیل شود.
– پیش آمده بود که خاطرهای برایتان از دوران زندگیاش تعریف کند؟
پیش از انقلاب برخی از زندانیان گروههای سیاسی دیگر مثل اشرف دهقان همزمان با او در زندان بودند؛ افرادی که روحیه چریکی داشتند و حتی مبارزه مسلحانه میکردند. از آن زمان تعریف میکرد؛ یک شب سوسکی به داخل بند آمد، همه خانمها ریختن بیرون، زندانبان وقتی فهمید که به خاطر سوسک بوده، گفت، شما مثلا چریک هستید؟ شما چروک هم نیستید چه برسد به چریک. این را تعریف میکرد و میخندید. سال ۷۴ درکنفرانس جهانی زن در سودان حدود ۳۰۰ زن فعال از تمام دنیا حاضر بودند. خانم طالقانی هم آنجا بود، تعداد ایرانیها زیاد و فرصت ارائه کم بود. دبیر کنفراس از ما خواست از بین خودمان یک نفر را برای سخنرانی انتخاب کنیم. خانم طالقانی در آن جمع خیلی دغدغه داشت که خانمها به عنوان کار جمعی و ملی در اینباره به وفاق برسند.
– در جلب نظر گروه های مختلف سیاسی، درباره آرا و نگرشهای سیاسی و اجتماعی خود چه میزان موفق عمل کرد؟
او در طیف ملی مذهبی بود، از طرف این طیف الگوی زن فعال مبارز قبل و بعد از انقلاب بود و در این طیف اثر داشت. در حوزه زنان در نسل خود و حتی نسل بعد از خود هم در عرصه سیاسی و تجربه مبارزه سیاسی تاثیرگذار و صاحب هویت و احترام بود. ولی به همان نسبت در نسل جوان اینطور نبوده است چرا که برای ارتباط با نسل جدید نیاز به پیام و جاذبه های نو هست و انتظارات و نیازهای نسل جدید هم متفاوت است. البته او فرد به روزی بود اما همیشه سرعت نسل جدید در به روز شدن بیشتر است.
– با وجود نگاهی که به جامعه زنان و مشکلات آنان به عنوان گروهی که مظلوم واقع شدهاند، داشت چرا درباره مسایل جاری زنان جامعه در این سالها مثل «ورود زنان به ورزشگاهها» صحبت نکرد یا به کمپینهای چون «حمایت از دوچرخهسواری زنان» نپیوست؟
خانم طالقانی برای بالاترین سطح آزادی که حوزه سیاسی بود ارزش بیشتری قائل بود چرا که اگر در این سطح، برابری پذیرفته باشد طبیعی است که فعالیت زنان در ورزش، هنر و سایر حرف و صنوف هموار میشود و فضای امن فعالیتها در بقیه فضاها ایجاد می شود. البته جنبشهای صنفی درمقیاس خود باید از سطح جامعه انجام شود ولی او از نقش یک آدم سیاسی، آزادی سیاسی را میدید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.