زمین برای وجود مهربان علی اکرمی جای مناسبی نبود
تابستان سال ۹۰ بود. دانشجوی ترم سه بودم و پرستار مادر و مادربزرگ علی اکرمی. آنها خانواده ای دیندار، با خلاق، صادق و اهل نماز و قرآن و اهل خیر و نیکی بودند و چه در خوشی چه در غم همیشه متوسل به نماز و قرآن بودند. بارها می دیدم که علی اکرمی و مادرش […]