امروز : شنبه, ۱۱ آذر , ۱۴۰۲
الله بده تو باران، به حرمت مزاران
در گذشته هر از چند گاهی که خشکسالی شهرها و روستاهای ایران را در بر میگرفت مردم به ترانهها و آیینهای باران خواهی رو میآوردند. در خراسان شمالی این ترانههای باران خواهی با ترانه «الله بده تو باران» بیان میشد و کودکان و نوجوانان تربت جام به وقت خشکسالی و کم بارشی آن را همراه با گرداندن مترسکی در کوچهها میخواندند.
مجتبی قیطاقی، از هنرمندان و پژوهشگران موسیقی خراسان که سال هاست در زمینه موسیقی آیینی پژوهش میکند در این باره به «چراغ روشن» میگوید که در فرهنگ عامه خراسان بسیاری به وقت کشت و کار شعر را می خواندند و طلب باران داشتند:« الله بده تو باران در حوزه موسیقی بررسی نمیشود. این شعر در وهله نخست در فرهنگ عامه خراسان بررسی میشود. کودکان عروسکی میساختند، اسم آن را هم چولی قزک می گذاشتند. عروسک را روی چوب بالا می بردند و آن را بازی می دادند. آنها کوچه به کوچه می رفتند و شعر میخواندند.»
آهو به کوه چریده/ خوشه د کم چغیده/ به سر چشمه دویده/ یک چکه اوو ندیده/ الله بده تو باران/ به حرمت مزاران/اونای که دیمه کارن /اوویی به جوی ندارن /امید با تو دارن/الله بده تو باران/ به حرمت مزاران..
«الله بده تو باران» ترانهای عامیانه و بسیار ساده است و از گذشته مرد و زن آن را می خواندند ولی به گفته قیطاقی در ۳۰ سال اخیر برخی از موسیقیدانان از جنوب خراسان آن را همراه دو تار خوانده و به حوزه موسیقی آوردهاند:« استاد محمد ابراهیم شریف زاده از تایباد آن را به بهترین شکل اجرا کرد و شاید نخستین نفری بود که آن را به حوزه ساز و آواز آورد بعد هم هنرمندانی چون استاد سمندری آواز او را با تار همراهی کردند. ترانه و فضایی که با ساز و آواز همراه شد، خیلی نسبت به آن آیین و ترانهای که مردم میخواندند تغییر یافته بود.» برخی از این ترانه به اشتباه با عنوان مقام در موسیقی یاد کردهاند در صورتی که این پژوهشگر موسیقی نواحی معتقد است که الله باران مقام نیست و مردم به ویژه در شمال خراسان بدون ساز آن را زمزمه میکردند.»
محمد جعفری (قنواتی) نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و ادبیات عامه هم در مقاله ای که با استناد به نسخ تاریخی و ادبی نوشته، نخستین توجهات به باران خواهی را مرتبط به دوره پادشاهی پیروز ساسانی، نیای انوشیروان دانسته است؛ یعنی زمانی که به مدت ۷ سال باران نبارید و خشکسالی همه جا را فرا گرفت بنابراین پادشاه دستور داد تا از خدا طلب باران کنند. او همچنین به مناقب العارفین اشاره کرده که در آن از مراسم بارانخواهی در شهرهای قونیه و لاذقیه نام برده شده است.«تاریخنویسان ضمن شرح زندگی حضرت امام رضا (ع) در خراسان بزرگ، به نمونهای دیگر از مراسم تمنای باران اشاره کردهاند که توسط ایشان برگزار شده است. براساس این نوشتهها اقامت آن حضرت در مرو، مصادف با خشکسالی و نباریدن باران در آن شهر بوده است. به توصیۀ ایشان مردم در یک روز دوشنبه به بیرون شهر میروند و حضرت در آنجا مراسم دعای باران را به جا میآورد؛ پس از آن، بارش باران شروع میشود (ابنبابویه، ۱/۴۰۷- ۴۰۹) در تحفه الغرائب هم از دهی به نام «بلابستان» در میان راه اسفراین به گرگان یاد شده است که چشمهای در نزدیکی آن وجود دارد و آب چشمه به هنگامی که باران نیاید، خشک میشود. در این کتاب آمده است که «چون باران نیاید، پس زن و مرد جامههای نیکو درپوشند، با دف و رود و شراب بدان چشمه روند و بازیها کنند. چون یک ساعت باشد، آب از آن چشمه برآید» (ص ۱۳۹).»
مراسم باران خواهی در ایران گاه به صورت دعا و نیایش بوده است، گاه همراه ساز و آواز و عروسک گردانی و گاه به صورت فردی یا گروهی انجام میشده است و در همه آنها خشکسالی و تمنای باران مشترک بوده است که ناخودآگاه مردم را متوجه اهمیت و ارزش این نعمت الهی میکرده است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.